با خودکشی هزارنهنگ معاصر بوده ام با زایمان چندین مار و پوست اندازی هشتاد گربه درست نمی‌دانم باچند باران خیس شده ام چند حبه تگرگ شیرین مثل نقل عروسی به سرم کوبیده هرچه هست بیشتراز هزار حبه باید باشد چندقطره بیشتراز دریای سرخ اشک شادی و اندوه از جمجمه ام چکیده نمیدانم اصلأ نیازی هست از تمام اتفاقات معاصرم یک نسخه به‌عنوان مدرک تهیه کنم مدرکی که بعدهابرای اثبات زنده بودنم ارائه کنم مدرکی که انسانهای زنده ازیک زنده دیگر می‌پذیرند گفتند مرگ حق است نگفتند زندگی زنده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

mg11 ««دَ لـــــــنـــوِشــــــتـــه هــــائ نــــــاّخــــِوُانــــدّه»» دانشنامه فرش تیم حرفه ای سوسازی pareparvaz دل نوشته های یک روانی